Devil

منوي اصلي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 78
بازدید کل : 23858
تعداد مطالب : 12
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1




کلیسای شیطان پرستی

 اولین کلیسای شیطانی را آنتوان زندورلاوی تاسیس کرد. در افکار و عقاید او انسان‌محور و مرکز عالم هستی است و این انسان است که خدا را می‌سازد. او به ولایت کسی یا چیزی با نام شیطان اعتقاد نداشته و انسان را حاکم بر خدا و شیطان می‌داند.

اصول شیطان‌پرستی آنتوان لاوی
1 - در شیطان‌پرستی خدایی وجود ندارد و هر انسانی خود یک خداست.
2 - عدم پرستش شیطان (ابلیس)‌، زیرا شیطان جسم نیست و وجود خارجی ندارد.
3 - ضد مذهب بودن، خصوصا مذهبی که اعتقاد به زندگی پس از مرگ دارند.
4 - اعتقاد به لذت بردن در حد اعلای آن زیرا تمام لذات در خوشی دنیایی است و این خوشی‌ها خصوصا لذات جنسی پتانسیل لازم را برای کارهای روزانه آماده می‌کنند.
او قواعد 11گانه و نیز گناه‌های 9گانه‌ای را برای شیطان‌پرستان تنظیم کرده است ولی آنچه مردم بعدها از شیطان‌پرستان در جهان می‌بینند به هیچ‌وجه با این قوانین و گناه‌ها سازگار نبوده بلکه بر ضد آنها است.
مثلا در مورد قتل، تجاوز، قربانی‌کردن، حیوان‌آزاری، کودک‌آزاری و...، آنتوان لاوی آن را قبول نداشته و در فرامین خود آنها را رد کرده است. ولی در حال حاضر مراسم شیطان‌پرستی چیزی به جز انجام این اعمال نیست.
همه اینها نشان از تناقض‌گویی‌های آنتوان لاوی و پیروانش دارد. (در شیطان‌پرستی افکار و عقاید و نظرات در حال تغییر و از نسبیت برخوردار هستند.) البته همه آنها این خصوصیت خود را قبول داشته و به آن معتقد هستند. آنها معتقدند که چون ما خودمان خدا هستیم پس هر کاری بخواهیم انجام می‌دهیم و این مسخره است که یک شیطان‌پرست به قانون یا مقرراتی پایبند باشد.
ولی جای تعجب دارد که اگر آنها خود را خدا و آزاد از هر چیز می‌دانند پس چرا قوانین و مقررات و گناهانی برای پیروان خود ایجاد ایجاد کرده‌اند. تیم برتون جمله جالبی درباره شیطان‌پرستان دارد: شیطان‌پرستی آنارشی احمق‌هاست.
این اختلافات و تناقضات زمینه‌ساز بروز مشکلات زیادی در بین رهبران و پیروان شیطان‌گرایی شده است به شکلی که در سال 1975 شخصی به نام مایکل آکینو از کلیسای شیطان جدا شد و معبدی را با نام معبد ست‌ بنیان نهاد. او برخلاف آنتوان لاوی به خدایی با نام شیطان اعتقاد داشت.

جادوگری
جادوگری قرن‌هاست که در غرب (اروپا و آمریکا)‌ طرفداران زیادی داشته است. جادوگران غربی که تنها عده کمی از آنها اصلا گرایشات شیطانی ندارند، در تلاش هستند تا با ارتباط با ارواح مردگان، اجنه یا شیاطین، به قدرت‌های ماورایی شیطانی دسترسی یابند. در قرون وسطی عده بسیار زیادی از جادوگران توسط کلیسا سوزانده شدند چرا که کلیسا معتقد بود آنها در پی ارتباط با شیاطین قادر به دخالت در امور مادی و دنیوی هستند و نیروهای غیرمادی خود را از منابع پلید به دست می‌آورند. در عصر حاضر جادوی سیاه یا همان بلک‌مجیک یکی از ارکان و مراسم اصلی شیطان‌پرستان است و در کشورهایی چون انگلستان و آمریکا علاقه‌مندان بسیاری دارد. جادی سیاه به غیر از کلیسای شیطان توسط اساتید خبره در دوره‌های آموزشی و کلاس‌هایی به علاقه‌مندان آموزش داده می‌شود.
در حال حاضر علت اصلی ورود عده‌ای از جوانان به گروه‌های شیطان‌پرست یادگیری بلک‌ مجیک (جادوی سیاه)‌ است. جادوی سیاه از مراسم آیینی آفریقاییان به آمریکا آمده و در حال حاضر بیش از همه جا در کلیساهای شیطانی تعلیم و تحصیل می‌شود. بیشتر وردها و ابزار و مراسمات این نوع جادو دارای علائم و نشانه‌های شیطانی هستند.
در دهه‌های بعد از جنگ جهانی اول فضای اجتماعی اروپا و آمریکا به انواع تبلیغات و ابزار و حتی بازی‌های جادوگری مانند ویجی‌برد آلوده است.
ویجی‌برد که یک وسیله پیشگویی است در مراسم احضار ارواح استفاده می‌شد تا سال 1967 فروش ویجی‌برد از مناپلی که پرفروش‌ترین اسباب‌بازی بود بیشتر شد. این خود نشان از استقبال مردم غرب به جادوگری است که در سالهای اخیر مصداق آن را در کتاب و فیلم‌های مرتبط با جادوگری مانند هری‌پاتر دیده‌ایم.
خوشبختانه جادوگری غربی که ما آن را بلک مجیک و انواع وسایل دیگر مانند ویجی برد و... می‌شناسیم هنوز وارد ایران نشده و شاید تنها جوانان ما نام آن را از کتاب‌ها یا فیلم‌های هری پاتر شنیده باشند.

نويسنده: hamid satan تاريخ: سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

موسیقی متال در ایران
موسیقی متال از سال‌ها پیش همزمان با شیوع این موسیقی در دیگر كشورهای جهان در داخل وجود داشته است. برای مثال فیلم پرسپولیس ساخته مرجان ساتراپی نشان می‌دهد كه بعد از انقلاب در تهران در سال‌های حدود 1363 كلیپ‌های شیطانی گروه آیرن میدن به فروش می‌رفته است.

به طور جدی این موسیقی از سال‌های 1370 به بعد در داخل (بیشتر تهران)‌ جایگاه ویژه‌ای را بین مخاطبان باز می‌كند.

فیلم سراب محصول روایت فتح، شاهد خوبی برای این ادعاست. در این فیلم نشان داده می‌شود كه حتی خودزنی، یا بی‌دینی یا حتی موسیقی رپ در سال 1372 رواج داشته است.

در فیلم با دختری مصاحبه شده كه او می‌گوید: خدا را قبول ندارد و برای جرایمی كه تا الان مرتكب شده است، اعدام مجازات كمی است. حتی در ادامه تصاویری از خودزنی او كه قبلا نام گروه شیطانیSlayer  را بر روی دستش حك كرده بوده، نشان داده می‌شود.

به طور یقین در آن زمان كلیپ گروه‌های شیطانی همچونSlayer  و آیرن میدن به صورت قاچاقی یا بعدها از طریق ماهواره بین جوانان پخش می‌شده است، البته اگرچه در حدود سال‌های 1370 این موسیقی در كشور رواج داشته ولی شیطان‌گرایی به شكل امروزین آن رواج نداشته است.

منظور این است كه شاید در آن زمان بی‌دینی و دین‌گریزی همراه با مسائل دیگری مثل خودزنی، خونخواری و... به صورت محدود در كشور وجود داشته ولی شیطان‌گرایی به صورت امروزین آن، به شكلی كه مثلا جوانان علاقه‌مند اقدام به راه‌اندازی گروه یا تشكیل میتینگ و پارتی كنند، وجود نداشته است.

در آن زمان این موسیقی بیشتر از آن‌كه با سبك‌های پرخطری مثل بلك متال در كشور رایج باشد، با سبك هوی متال و آن هم گروه‌هایی مثل متالیكا طرفدارانی داشته است.

می‌توان گفت كه جرقه‌های شیطان‌پرستی از زمانی در كشور زده می‌شود كه جوانان در مورد این موسیقی‌ها به وسیله كتاب یا نشریات، تغذیه فرهنگی می‌شوند.

از حدود سال‌های 1373 به بعد كم‌كم كتاب‌ها و نشریات از موسیقی متال سخن می‌گویند تا این كه  از سال‌های 1375 به بعد موج گسترده‌ای از كتاب‌های اشعار این گروه‌ها وارد بازار می‌شود. بعد از انتشار كتاب‌ها چند اتفاق عمده رخ می‌دهد:

1 - اطلاعات علاقه‌مندان نسبت به موسیقی بالا رفته و به صورت سازمان یافته‌تر عمل می‌كنند.

2 - تمایل جوانان برای تشكیل گروه‌های موسیقی و غیرموسیقی بیشتر می‌شود و به عبارتی، علاقه‌مندان در گرایش به این موسیقی همگراتر می‌شوند.

همزمان با انتشار كتاب‌ها، آموزش و یادگیری این موسیقی و به دنبال آن كنسرت دادن و اجرا گذاشتن نیز شروع می‌شود. در كنار انتشار كتاب‌ها و اجرای كنسرت‌هاست كه میتینگ‌های گفتگو یا افرادی مانند لیدر یا سرگروه خود را نشان می‌دهند.

لیدر در گروه كسی است كه از نظر اطلاعات موسیقیایی و اعتقادی یا از نظر داشتن آرشیو صوتی تصویری گروه‌های مختلف موسیقی از بقیه قوی‌تر است. البته در خود علاقه‌مندان اصلا چنین اصطلاحی یا معادل آن وجود ندارد. ولی معمولا در این گروه‌ها علاقه‌مندان تحت نظر فردی به فعالیت می‌پردازند كه واجد یكی از دو خصیصه بالاست. میتینگ‌ها هم جایی هستند برای تبادل نظر یا بحث و گفتگو یا به قول خود علاقه‌مندان محل «كل‌كل كردن»‌.

در میتینگ‌ها علاقه‌مندان به اطلاعات فروشی اقدام می‌كنند و در نشان دادن قدرت خود به اعضا یا گروه‌های دیگر به رقابت می‌پردازند.

محل میتینگ‌ها عموما فضاهای سر باز مانند پارك و ... می‌باشد. این محل‌ها در هر شهر یا منطقه جاهای شناخته شده و مشخصی هستند. محل میتینگ‌ها كه از آنها به عنوان پاتوق هم یاد می‌شود، عموما از طریق نیروهای امنیتی شناخته شده، هستند ولی عملا در این مناطق امكان از بین بردن پاتوق‌ها وجود ندارد. چرا كه برخورد نیروهای انتظامی یا امنیتی موقتی و موضعی است

 

نويسنده: hamid satan تاريخ: سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

موسیقی بلک متال
شیطان وقتی كلیساهای شیطان و جادوگری را ناتوان در تبلیغات دید دروازه‌ای دیگر ساخت و آن موسیقی است.

دو دروازه جادوگری و كلیساهای شیطان‌ جهت تبلیغات خود در سطح جهان دارای محدودیت‌های فراوانی هستند. برای مثال كلیساهای شیطان تنها در چند كشور جهان موجود هستند. یا در مورد جادوگری كه تنها كشورهای غربی از آن استقبال كرده‌اند و كشورهای شرقی به خاطر عدم همخوانی زبان آن با فرهنگ شرق اصلا از ان استقبالی نكرده‌اند.

همین مسائل باعث شده كه این دو دروازه در قیاس با موسیقی كمترین مشتریان را برای گرایش به شیطان‌پرستی داشته باشند. حال آن كه در حال حاضر موسیقی بلك متال در همه كشورهای دنیا مخاطب و علاقه‌مند دارد و این به خاطر آن است كه موسیقی، زبانی بین‌المللی دارد و دارای ظرافت‌های هنری فریبنده و اغواكننده است كه می‌تواند به‌راحتی بر احساسات مردم تاثیرگذار باشد.

علت دیگر هم راحتی دسترسی به آن است به شكلی كه به‌راحتی می‌توان آن را توسط همه رسانه‌ها و همه ابزارهای رسانه‌ها در همه جا در اختیار مخاطب قرار داد.

لازم به ذكر است كه این 3 دروازه در دنیا دارای مخاطبان خاص و مخصوص خود هستند. مثلا شیطان‌پرستانی كه از طریق كلیسای شیطان‌ به شیطان پرستی گرایش پیدا كرده‌اند، از همه نظر چه از نظر سن، جنس، نژاد و اهداف، خواسته‌ها و... با شیطان‌پرستانی كه از طریق جادوگری و یا از طریق موسیقی جذب شیطان‌پرستی شده‌اند تفاوت دارند.

البته از نظر تعالیم و اعتقادات نیز كلیسای شیطان و موسیقی بلك متال اختلافات زیادی دارند:

مثلا در مورد كلیسای شیطان، آنتوان لاوی در قوانین 11گانه و آیات 9گانه خود قربانی كردن انسان، قتل، تجاوز، حیوان‌آزاری و كودك‌آزاری را رد كرده است.

در صورتی كه در موسیقی بلك متال همه جور جرم و جنایتی انجام می‌پذیرد و هیچ استثنا و مورد نهی شده‌ای وجود ندارد.

مورد اختلاف دیگر موادمخدر است. مثلا آنتوان لاوی شیطان پرستان را از مصرف آن برحذر می‌دارد و معتقد است مصرف آن برای انسان‌های ضعیف می‌باشد نه انسان قدرتمندی چون یك شیطان‌پرست، در صورتی كه در موسیقی متال اصلا این‌گونه نیست و الان بزرگ‌ترین پایگاه تبلیغاتی مواد مخدر در جهان موسیقی متال است.

لازم به ذكر است كه اگرچه آنتوان لاوی در تئوری‌های خود مسائلی مانند قربانی كردن را رد كرده ولی عملا چه خود او و چه پیروانش پایبندی‌ها را به قوانین و مقررات بیان شده نقض كرده و به آن معتقد نیستند.

اصولا در شیطان‌پرستی هیچ حكم و قانون ثابتی نمی‌توان یافت و همه احكام و عقاید نسبی هستند و اختلاف و تناقض در عقاید و رفتار در بین آنها امری منطقی و طبیعی است.

اگر تناقض‌ها و اختلافات را در كلیسای شیطان‌ بتوان تحمل كرد تناقض و اختلافات در موسیقی بلاك متال بسیار گستردهتر است. چرا كه در آن با توجه به گستردگی مخاطب و تعداد بسیار زیاد گروهها در همه كشورهای جهان، هر كسی ساز خودش را می‌زند.

در این نوع موسیقی جهت بالا بردن تعداد مخاطبان و به‌‌تبع آن میزان فروش كاست‌ها، خوانندگان و نوازندگان دست به هر كاری می‌زنند و هر كلیپی كه بخواهند و بتوانند بسازند می‌سازند و به هیچ‌كس و هیچ چیز مقید نیستند.

موسیقی بلك متال، متال مخلوطی از موسیقی و نمایش است برای همین معمولا گروه‌ها علاوه بر ارائه موسیقی خود، اعمال و رفتار نمایشی نیز ارائه می‌دهند.

برای همین صحنه موسیقی این گروه‌ها محل اجرای همه نوع نمایشی شده است مثلا یك گروه بر روی صحنه خودزنی می‌كند، گروه دیگر خونخواری می‌كند، گروه دیگر مرده‌خواری و همین طور اعمالی مانند: منفجر كردن حیوان با دینامیت، نصف كردن یك زن با اره (حقه‌های نمایشی)،‌ آتش زدن انسان، آتش زدن انجیل، انجام اعمال جنسی منحرفانه و ... البته عجیب و غریب بودن این گروه‌ها فقط در دكور و مسائل نمایشی نیست بلكه در محتوا نیز به همین صورت می‌باشد.

مثلا خواننده‌ای خود را ضد خدا معرفی می‌كند، خواننده‌ای دیگر خود را ضد دین، دیگری ضد انسان و همین طور ضدهایی مانند: ضد دنیا، ضد قانون، ضد زن، ضد جنگ، ضد دولت و ...

مثلا خواننده‌ای كه خود را  ضدبشر معرفی می‌كند سعی می‌كند در اشعار یا كلیپ‌های خود این تفكر را تبلیغ كند كه مثلا ما باید خودكشی كنیم، یا این كه باید نسل بشر را از بین برد یا این كه پدران و مادران نباید ما را به وجود می‌آوردند و ...

البته عموما این افكار كمتر توسط نوازندگان و خوانندگان به مرحله اجرا درمی‌آیند و بیشتر توسط مخاطبان آنها  عملی می‌شوند. خواننده یا نوازنده بعد از اجرا سوار لیموزین خود شده و به ویلای خود می‌‌روند اما این مخاطب كم‌سن و سال آنهاست كه تحت تاثیر افكار یا كلیپ‌ها قرار گرفته و آسیب‌هایی را برای خود و جامعه پدید می‌آورد البته پاره‌ای از این تفكرات عملی شده‌اند. مثلا ضدزن‌ها اقدام به دزدیدن یا كشتن دخترها و زن‌ها كرده‌اند یا ضدبشرها اقدام به خودكشی دسته‌جمعی كرده‌اند، یا ضدمسیحی‌ها اقدام به آتش زدن كلیساها یا كشتن كشیش‌ها كرده‌اند. مثلا در مورد اخیر خواننده‌ای به نام ورك ویكرنس كه از شهرت جهانی برخوردار است و همه او را با نام بارزام می‌شناسند، در سال 1992 اقدام به آتش زدن چند كلیسا از جمله كلیسای فانتوف كرد. او بعد از این اتفاق دستگیر و روانه زندان شد و در حال حاضر نیز دوران محكومیت خود را سپری می‌كند.

البته لازم به توضیح است كه همه گروه‌های موسیقی متال، شیطانی نیستند بلكه حتی تعداد انگشت‌شماری گروه‌های معتقد به خدا نیز در آنها  پیدا می‌شود. یا این كه بعضی از گروه‌ها مانند متالیكا نیز وجود دارند كه در اشعار خود مسائل و مشكلات اجتماعی و سیاسی روز را مطرح می‌كنند، مثلا در این مورد آلبوم «و عدالت برای همه» متالیكا قابل توجه است. حتی تعدادی از گروه‌های متال نیز وجود دارند كه در اشعار خود علیه ظلم و فساد دولت‌های مستكبری مانند آمریكا و اسرائیل سخن رانده‌اند.

مثلا گروه سپولترا، كلیپی با نام «سرزمین» ساخته كه در آن از ظلم اسرائیل علیه ملت فلسطین سخن گفته است . البته بخش قابل توجهی از این موسیقی را كلیپ‌ها و آهنگ‌های ضدجنگ تشكیل می‌دهند.

موسیقی متال در ابتدای شكل‌گیری آن، برخلاف زمان حال نوعی موسیقی ضد جنگ بوده كه تم اصلی آن مبارزه با دولت آمریكا و جنگ‌طلبی‌های آن بوده است. این موسیقی در ابتدا پیام‌آور صلح و دوستی بوده است.

موسیقی متال خود دارای زیرسبك‌های مهمی مانند هوی‌متال، دث‌متال، تراش‌متال، بلك متال و انواع زیرشاخه‌های دیگر است. موسیقی هوی‌متال نسبتا از نظر محتوایی نسبت به سبك‌های دیگر ملایم‌تر است ولی از جنبه كفر و شرك هیچ سبكی به پای بلك‌متال نمی‌رسد.

موسیقی بلك‌متال در دنیا بزرگ‌ترین پایگاه تبلیغاتی شیطان‌پرستی است به حدی كه حتی جادوگری و كلیسای شیطان نیز به پای آن نمی‌رسند.

 

نويسنده: hamid satan تاريخ: سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

یازده قانون لاوی

لاوی ۱۱ قانون شیطانی را نیز وضع کرد، که در حالی که نظام نامه‌ای اخلاقی نیست، ولی راهنمایی‌های کلی برای زندگی شیطان پرستی را ارائه کرده‌است :
١- هرگز نظراتت را قبل از آنکه از تو بپرسند بازگو نکن.
٢- هرگز مشکلاتت را قبل از آنکه مطمئن شوی دیگران میخواهند آن را بشنوند بازگو نکن.
۳- وقتی مهمان کسی هستی، به او احترام بگذار و در غیر این صورت هرگز آنجا نرو.
۴- اگر مهمانت مزاحم تو است، با او بدون شفقت و با بیرحمی رفتار کن.
۵- هرگز قبل از آنکه علامتی از طرف مقابلت ندیده‌ای به او پیشنهاد نزدیکی جنسی نده.
۶- هرگز چیزی را که متعلق به تو نیست برندار، مگر آنکه داشتن آن برای کس دیگری سخت است و از تو میخواهد آن را بگیری.
۷- اگر از جادو به طور موفقیت آمیزی برای کسب خواسته هاید استفاده کرده‌ای قدرت آن را اعتراف کن. اگر پس از بدست آوردن خواسته‌هایت قدرت جادو را نفی کنی، تمام آنچه بدست آوردی را از دست خواهی داد.
۸- هرگز از چیزی که نمیخواهی در معرض آن باشی شکایت نکن.
٩- کودکان را آزار نده.
١٠- حیوانات - غیر انسان- را آزار نده مگر آنکه مورد حمله قرار گرفته‌ای یا برای شکارشان.
١١- وقتی در سرزمینی آزاد قدم بر میداری، کسی را آزار نده، اگر کسی تو را مورد آزار قرار داد، از او بخواه که ادامه ندهد. اگر ادامه داد، نابودش کن.

نويسنده: hamid satan تاريخ: سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

بیو گرافیه آنتوان اس زاندر لاوِی

Anton Szandor Lavey مؤسس و کاهن اعظم کلیسای شیطان، نویسنده کتاب انجیل شیطانی و بنیان گذار شیطان پرستی لاویی، در ۱۱ آوریل سال ۱۹۳۰.م در شهر شیکاگو ایالت ایلی نویز متولد شد. آنگاه خانواده اش به سانفرانسیسکو نقل مکان کردند و بیشتر دوران رشد وی همانجا سپری شد.
لاوِی پس از رها کردن دبیرستان و فرار از خانه در ۱۷ سالگی، ابتدا به سیرک پیوست و بعد به نوازندگی روی آورد. وی در سال۱۹۵۰.م به عنوان عکاس در دایره جنائی پلیس استخدام شد.
لاوِی در سال ۱۹۵۲.م با کارول لَنسینگ ازدواج کرد. نتیجـه این ازدواج اولین دختـر او کلارا لاوی بود. ازدواج آنها بعد از اینکه آنتوان بسیار شیفته داین هگارتی شده بود، در سـال ۱۹۶۰.ممنجر به طلاق شد. آنتوان و داین هرگز ازدواج نکردند ولی رابطه آنها بعد از سالهای طولانی به تولد دختر دوم وی زینا لاوی در سال ۱۹۶۴.م منجر شد.
موفقیت های او به عنوان یک پیانیست، او را مشهور ساخت. به طوری که از مشهورترین افراد زمان خود در سانفرانسیسکو بود.
لاوی ارائه سخنرانی‌های سرّی خود در شبهای جمعه را که دایره اسرار آمیز نامیده بود آغاز کرد. و یکی از اعضای همین حلقه به لاوی پیشنهاد تأسیس آیین جدید را داد.
در ۳۰ آوریل سال ۱۹۶۶.م در حالی که لاوی سر خود را (به عنوان رسم آئین جدید) تراشیده بود، بنیان گذاری کلیسای شیطان را اعلام کرد. همچنین سال ۱۹۶۶.م را به عنوان آنو سیطنس (سال اول عصر شیطان) اعلام کرد. و خود را کاهن اعظم کلیسای شیطان نامید.
چندی بعد با انتشار کتاب انجیل شیطانی در سال ۱۹۶۹.م به اظهار تعالیم کلیسای شیطان پرداخت و اظهار کرد که شیطان فرمانروای زمین است .
در ادامه انتشار کتاب انجیل شیطانی لاوی کتاب آئین پرستش شیطانی را در سال ۱۹۷۲.م انتشار داد. در این کتاب جزئیات بیشتری از آئین پرستش، رسوم و تشریفات دینی پرستش شیطان (از جمله مراسم عشاء تاریک) را ذکر کرد.
هگارتی و لاوی در اوسط سال ۱۹۸۰.م از هم جدا شدند. و آخرین همراه لاوی بلانچ بورتون بود. که نتیجه این همراهی تنها پسر لاوی سیتن سرکیس کرنکی لاوی شد.
سرنجام آنتوان لاوی در ۲۹ اکتبر سال ۱۹۹۷.م در بیمارستان سنت ماری شهر سانفرانسیسکو بر اثر تورم ریه مرد. روز مرگ لاوی به عنوان روز هالووین شناخته می‌شود. در تدفین شیطانی لاوی که به صورت مخفی انجام شد، جسدش را سوزاندند. خاکسترش دفن نشد، ولی بین وارثانش تقسیم شد. و با این فرض که دارای قدرت اسرارآمیز است، در آئین پرستش اسرار آمیز شیطانی استفاده می‌شود.
آثاری که منسوب به لاوِی می باشد، در چند قالب است. از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد.
کتابها:
انجیل شیطانی (۱۹۶۹) - ساحره تمام‌عیار یا وقتی پاکدمنی شکست خورد چه کنیم (۱۹۷۱) - آئین پرستش شیطانی (۱۹۷۲) - گفتگوهای شیطان (۱۹۸۸) - دفتر یادداشت شیطان (۱۹۹۲)
فیلمها:
بچه رزماری (1966) - نیایش برادر اهریمنی من (۱۹۶۹) - عشاء ربانی شیطان (۱۹۷۰) - باران شیطان (۱۹۷۵) - اتومبیل (۱۹۷۷) - دکتـر دراکولا، اکا سونگالی (۱۹۸۱) - سوپر استار کارلز منسون (۱۹۸۹) - مرگ در صحنه (۱۹۸۹) - گفتگوی شیطان (۱۹۹۵)
موسیقیها:
مراسم عشاء شیطانی - بیگانه - شیطان به تعطیلات می‌رود

نويسنده: hamid satan تاريخ: سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

معبد ست(SET)

یکی از مخوف ترین، مشهورترین و مخفی ترین سازمان‌های شیطان پرستی است. معبد سِت اولین جامعه مخفی است که ادعای رهبری جهانی طریقت دست چپ را دارد. و تعالیم آن شامل فلسفه شیطان و تمرینات سحر و جادو است.
تاریخچه
معبد ست در سال ۱۹۷۵.م توسط مایکل آکینو (Michael Aquino) در سانفرانسیسکو بنیان گذاری شد. او و گروهی دیگر از کشیشان کلیسای شیطان به خاطر اختلافات فلسفی و مدیریتی، همچنین به خاطر فساد موجود در کلیسای شیطان، از آن جدا شده و سازمان معبد ست را تشکیل دادند.
در همـان سال، معبـد سِت به عنـوان یک کلیسای بی فـایده در کالیفرنیا به ثبت رسید.

تفاوت میان کلیسای شیطان و معبد ست
بارز ترین تفاوت میان کلیسای شیطان (Church of Satan) و معبد ست مربوط به مفهوم شیطان است.
معتقدین به کلیسای شیطان (C.o.S)، که سِیطنیست نامیده می‌شوند، بر این باورند که شیطان موجودی نمادین است، و وجود خارجی ندارد. آنها از شیطان برای نشان دادن توجهات و اعتراضات خود و به استهزاء گرفتن مسیحیت بهره می‌گیرند.
در حالی که پیروان معبد سِت که سِتیانس (Setians) نامیده می شوند معتقدند که شیطان واقعی وجود دارد که به آن پادشاه حقیقی تاریکی (The true Prince of Darkness) می‌گویند.
تفاوت نگاه این دو فـرقه درباره شیطان، در این است که سِیطِن (Satan) نامی است مأخوذ از انجیل به عنوان پادشاه تاریکی؛ ولی سِت (Set) نام خداوند مرگ و عالم اموات در مصر باستان است.
 

نويسنده: hamid satan تاريخ: سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

معبد ست(SET)

یکی از مخوف ترین، مشهورترین و مخفی ترین سازمان‌های شیطان پرستی است. معبد سِت اولین جامعه مخفی است که ادعای رهبری جهانی طریقت دست چپ را دارد. و تعالیم آن شامل فلسفه شیطان و تمرینات سحر و جادو است.
تاریخچه
معبد ست در سال ۱۹۷۵.م توسط مایکل آکینو (Michael Aquino) در سانفرانسیسکو بنیان گذاری شد. او و گروهی دیگر از کشیشان کلیسای شیطان به خاطر اختلافات فلسفی و مدیریتی، همچنین به خاطر فساد موجود در کلیسای شیطان، از آن جدا شده و سازمان معبد ست را تشکیل دادند.
در همـان سال، معبـد سِت به عنـوان یک کلیسای بی فـایده در کالیفرنیا به ثبت رسید.

تفاوت میان کلیسای شیطان و معبد ست
بارز ترین تفاوت میان کلیسای شیطان (Church of Satan) و معبد ست مربوط به مفهوم شیطان است.
معتقدین به کلیسای شیطان (C.o.S)، که سِیطنیست نامیده می‌شوند، بر این باورند که شیطان موجودی نمادین است، و وجود خارجی ندارد. آنها از شیطان برای نشان دادن توجهات و اعتراضات خود و به استهزاء گرفتن مسیحیت بهره می‌گیرند.
در حالی که پیروان معبد سِت که سِتیانس (Setians) نامیده می شوند معتقدند که شیطان واقعی وجود دارد که به آن پادشاه حقیقی تاریکی (The true Prince of Darkness) می‌گویند.
تفاوت نگاه این دو فـرقه درباره شیطان، در این است که سِیطِن (Satan) نامی است مأخوذ از انجیل به عنوان پادشاه تاریکی؛ ولی سِت (Set) نام خداوند مرگ و عالم اموات در مصر باستان است.
 

نويسنده: hamid satan تاريخ: سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

گناهان 9 گانه

1- جهل و نادانی: این گناه بزرگترین گناه آئین شیطان پرستی است. نادانی بد است، ولی زیاد دردناک نیست. جهل یک چیز است. ولی جامعه ما به سمت نادانی پیش می رود. رسانه ها باید جلوی نادانی را بگیرند. شیطان پرست باید بفهماند که می توان جلوی نادانی را گرفت.
2- خودنمایی: انسان نباید خودنمایی کند، زیرا همه چیز ساخته ذهن آدمی است.
3- مَنیت: یکی از خطرناکترین چیزها برای شیطان پرست منیت اوست. بعضی ها منتظرند مردم به آنها تعظیم کرده و احترام بگذارند. شیطان پرست باید تلاش کند تحکیم کند تقدم دیگران را بر خود. ما باید ثابت کنیم و هوشیار باشیم. مبادا در عین آسودگی خیال لغزش کنید. مسلماً مدینه فاضله جهان، تصویری در میان ملت ماست. اما متأسفانه ما از
آن نقطه اوج دور هستیم.
4- خود فریبی: این گناه یکی از گناهان نه گانه است، ولی باید مکرر تکرار گردد. تا مبادا کسی گرفتار آن گردد و خود را بفریبد.
5- همرنگ جماعت شدن: شاید همرنگی با جماعت برای شما سود آور باشد، ولی فقط یک انسان احمق از جماعت پیروی می کند. زیرا در این صورت انسان فاقد شخصیت وجودی است.
6- نداشتن بصیرت و آگاهی: چقدر درد آور است برای یک شیطان پرست که بصیـرت نداشته باشد. شما هرگز نباید بصیرت خود را گم کنید، و اینکه چـه کسی هستید یا اینکه چـه چیـزی شمـا را تهدید می کند. این برای بقای شما بسیار ضروری است. ما در حال ساختن تاریخ درست هستیم. و باید تصویر و خوراک تاریخی و اجتماعی صحیحی در اذهان، از خود به جای بگذاریم.
7- فراموش کردن گذشته مکتب ارتدکس: باید آگاه بود که این مورد از کلیدهایی است که مردم را در قبول کردن چیزهای جدید و متفـاوت نگاه می دارد. در مقابلِ چیزهایی که یکباره مورد قبـول واقـع می شوند، اکنـون یک بسته تازه داده شده است.
ما باید منتظر یاوه گویی ها درباره نبوغ خالق خود باشیم و اصل را فراموش نکنیم، که این سازه ای برای استفاده شدن در جامعه است.
8- غرور بیجا: غرور اولین کلمه مهم است. قانون شیطان پرستی این است: اگر شما کارخانه دار بزرگی هستید، هنگامی که کار به خاطر شما متوقف می شود، در آن هنگام شما خود را در گوشه ای به تصویر می کشید که تنها راه شما گفتن این جمله است:
من متأسفم. من اشتباه کردم، و می خواهم که ما به طریقی مصالحه کنیم.
9- نداشتن زیبا بینی: این خواست طبیعی، عامل توازن است. زیبا بینی در جادوگری کمتر اهمیت دارد. ولی ما باید بیشتر به آن اهمیت دهیم. این واضح است که هیچ کس نمی تواند همه پولهای دنیا را یک جا جمع کند. در این زمان بیشتر زیبایی ها دلسرد کننده است. شیطان پرستی برای این است که سحر و جادو را بکار ببریم برای اثر بخشی به زیبایی ذاتی.
 

نويسنده: hamid satan تاريخ: سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

اصول شیطان پرستی

اصول شیطان پرستی

آته ایسم: خدايي در شيطان پرستي وجود ندارد.
دوگانه نگری منفی: روح و جسم غيرقابل ديدن هستند. و هيچ جنگي بين عالم خير و شر وجود ندارد.
اتودیسم (خود پرستي): خدايي جز خود انسان وجود ندارد و هر انساني خود يک خداست.
ماتریالیسم: اعتقاد به اصالت ماده
آنتی رلیژن (ضد مذهب): خصومت با مذاهب. خصوصاً در مورد مذاهبي که اعتقاد به زندگي پس از مرگ دارند.
ویسیروتینیسم (لذت گرایی): اعتقاد به استفاده از لذت در حد اعلاي آن. زيرا تمام لذات، در خوشي دنيايي است. و اين خوشي ها خصوصاً لذات جنسي انگیزه لازم را برای کارهاي روزانه فراهم مي کنندو به هر شکلي انجام آنها لازم و ضروري است.
 

نويسنده: hamid satan تاريخ: سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

انجیل شیطانی

انجیل شیطانی
شیطان پرستان دارای پاره‌ای از اعتقادات هستند که در کتاب انجیل شیطانی آمده است، فصل اول این کتاب احکام 9 گانه شیطان پرستی است:

    شیطان می‌‌گوید: دست و دلبازی کردن به جای خساست. شیطان به جای ریاضت نماینده افراط است.
    شیطان می‌‌گوید: زندگی حیاتی به جای نقشه خیالی و موهومی روحانى. شیطان به جای اینکه نماینده توهم‌های معنوی باشد، نماینده زندگی مادی است. ( همه مسائل و تجارب غیرمادی و معنوی از دید آنها توهم و دروغ و تظاهر خوانده می‌شود.)
    شیطان می‌‌گوید: دانش معصوم به جای فریب دادن ریاکارانه خود. شیطان به جای خود فریبی متظاهرانه نشان دهنده عقل پاک است.
    شیطان می‌‌گوید: محبت کردن به کسانی که لیاقت آن را دارند، به جای عشق ورزیدن به نمک نشناسان. ( درست برعکس مسیحیت و سایر ادیان که عشق به انسانها را به انسان‌ها آموزش می‌دهد)
    شیطان می‌‌گوید: انتقام و خونخواهی کردن به جای برگرداندن صورت (اشاره به تعالیم مسیحیت که می‌‌گوید: هرگاه برادری به تو سیلی زد، آن طرف صورتت را جلو بیاور تا ضربه‌ای به طرف دیگر بزند).
    شیطان می‌‌گوید: مسئولیت در برابر مسئول به جای مسئولیت در برابر موجودات ترسناک خیالى.( یعنی اعتقاد به معاد و بهشت و جهنم را تنها عامل انسانیت افراد با ایمان می‌داند و همچنین خود را فقط دربرابر کسی مسئول می‌داند که در برابرش مسئولیت دارند نه افرادی که ممکن است درگیر عملی شوند که او انجام می‌دهد.)
    شیطان می‌‌گوید: انسان حیوان دیگری است، گاه برتر و اکثر مواقع به دلیل روح خدایی و پیشرفت ذهنی اش که از او بدطینت‌ترین حیوان را ساخته است پست تر است. (روح خدایی که به اعتقاد ادیان منشاء و دلیل بزرگی و خوبی انسان‌هاست در این نظریه دلیل بدطینت ترین موجود بودن اوست.)
    شیطان تمام چیزهایی که گناه شناخته می‌‌شوند را ارائه می‌‌دهد، زیرا تمام آنها به یک لذت و خوشنودی فیزیکى، روانی یا احساسی منجر می‌‌شوند. ( یعنی گناهان را برای ارضاء نیازهای انسانی لازم می‌‌داند)
    شیطان بهترین دوست کلیساست زیرا در میان تمام این سال‌ها وجود شیطان دلیل ماندگاری کلیساها است.

در اینجا جملاتی از انجیل شیطان را نقل می‌کنیم.

به نام خدای بزرگ ما، شیطان به شما فرمان می‌‌دهد که از دنیای سیاه بیرون آیید. به نام چهار شهریار سیاه جهنم؛ پیش آیید. شیطان؛ جام باده لذت را بردار. این جام پر از اکسیر زندگی است؛ و آن را با نیروی جادوی سیاه انباشته کن. این نیرو در سراسر عالم کائنات وجود دارد و حامی آن است.

ای دوست و همدم شب؛ تو از صدای سگ‌ها و ریختن خون شاد می‌‌شوى؛ تو در میان سایه‌های قبور می‌‌گردى؛ تو تشنه خون هستی و بشر را تهدید می‌‌کنی گور گومورو؛ ماه هزار چهره؛ به قربانیان ما با نظر مساعد بنگر. دروازه‌های جهنم را بگشا و بیرون بیا.

کلیسای شیطانی
کلیسای شیطان پرستی در قرون وسطا به عنوان مکانی برای انجام مراسم شیطان پرستی استفاده می‌‌شد و جایی بود که در آن تنها و تنها محل قرارهای شیطان پرستان قدیمی و انجام مراسم خود در آن بود. در ابتدا برای انجام مراسم ارضای جنسی مورد استفاده قرار می‌‌‌گرفت اما امروزه محلی است برای عبادت و انجام اکثر مراسم شیطان پرستان.

کلیسای شیطانی مکانی‌ است که بر اساس قوانینش با استفاده از کمک‌های مالی دولت‌ها برقرار نیست و اعضای آن برای ورود به آن باید پول بپردازند.

اجتماعات و مراسم شیطان پرستان همانند یهودیان در روزهای شنبه برگزار می‌‌شود. دو آیینی که تاثیر متقابل زیادی در طول تاریخ به ویژه از طریق عرفان رازآلود کابالا از همدیگرپذیرفته اند.

نويسنده: hamid satan تاريخ: سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

شیطان پرستی

سیر تاریخی شیطان پرستى
قدرت پلید و مرموز شیطان همواره از آغاز زندگی بشر توهم زا وترس آفرین بوده است و برخی از انسان‌های ابتدایی برای آسودگی از شر او به تکریم و تقدیسش می‌‌پرداختند، تا به امروزکه در مدل‌های نوین و در قالب آئین‌هایی با ایدئولوژی خاص سر برآورده و به اسم شیطان پرستی در دنیا مطرح شده است.
سیر پیدایش شیطان پرستی از آغاز تا کنون را در سه مرحله و عنوان کلی بدوى، قدیمی و مدرن می‌‌توان نام برد که به

شیطان پرستی بدوى
می‌توان تاریخچه شیطان پرستی را به قرون اولیه پیدایش آدمی نسبت داد.در زمان‌های قدیم انسان‌ها در برابر هر چیزی که قدرت مقابله با آن را نداشتند و از درک آن عاجز بودند، تسلیم می‌‌شدند و سجده می‌‌کردند.
ادیان باستانی شر را شریک در جهان ایزدی می‌‌پنداشتند، به طوری که در میان اقوام اولیه بین‌النهرین این دواصل ( خدا و شیطان) به یکدیگر پیوسته‌اند، سیت خدای ویرانگر مصر برادر اوزیریس نیکوکار بود، در ایران باستان نیز اعتقاد بر این بود که علت وجود اهریمن تیرگی و پیدایش لحظه‌ای شک و تردید در اندیشه اورمزد خدای روشنایی بوده است.

شیطان پرستی قدیمی
شیطان پرستی قدیمی مربوط به قرون وسطا و دوران تفتیش عقاید مذهبی کلیسا می‌‌شود. شیطان‌پرستان این دوره مخالف با مسیحیت و کلیسا بوده و در مراسم خود اعمال ضد مسیحیت را انجام می‌‌دادند.

آن‌ها شیطان را موجودی با هویت خارجی می‌‌دانستند.اصل شهوترانی و ارضای جنسی اصل لاینفک مراسم آن‌هابوده است. آنها به جهنم اعتقادی نداشتند و می‌‌گفتند جهنم همین دنیایی است که در آن زندگی می‌‌کنیم. لذا بدترین گناهان را در مراسم خود انجام می‌‌دادند.

ازجمله گرایش‌های شیطان پرستی در قرون وسطی شیطان پرستی گوتیک بود که نوعی از شر پرستی بود، میل برگشت به تاریکی در این فرقه بارز است آن‌ها به اعمالی از قبیل خوردن نوزادان، تجاوزات جنسى، قربانی کردن دختران متهم بودند.

امروزه نیزدر موسیقی شیطان پرستی متال سبکی به نام گوتیک وجود دارد این‌ها نیزدر هنگام اجرای برنامه، اعمال غیر اخلاقی مختلفی را مرتکب می‌‌شوند.

نقاشی از شیطان از قرن دوازدهم موجود است که در حال اقامه دعوا و دادخواهی در دادگاه عدالت است که او بشریت و عیسی را متهم کرده است.

شیطان پرستی مدرن
شیطان‌گرایی مدرن در انگلستان و از نیمه دوم قرن شانزدهم آغاز شد. رکن اصلی این نوع شیطان پرستی تاکید بر پرورش استعدادهای شخصی انسان و در حقیقت خود پرستی است از این دیدگاه خدایی جز خود انسان وجود ندارد.

شیطان پرستی جدید اعتقادی به وجود شیطان خارجی ندارد زیرا شیطان جسم نیست و وجود خارجی ندارد. بلکه شیطان را در طبیعت و وجود هر انسانی می‌‌داند و این باطن هر کسی است که شیطان در آن وجود دارد. شیطان در این اعتقاد نماد نیروی تاریکی طبیعت است.

آنان اعتقاد به استفاده از لذت جنسی در حد اعلای آن دارند، لذا از نظر آنان بعد از مرگ روح کسانی که در دنیا لذت جسمانی لازم را نبرده است به دنیا برمی‌گردد و لذت جنسی خود را کامل می‌‌کند. عمده‌ترین اعتقادات شیطان‌پرستان از این قرار است:

خدایی دراین نوع شیطان پرستی نیست و جنگی بین عالم خیر و شر وجود ندارد.

مبنای این گرایش شیطانیسم، پرستش یک نیروی ماوراء الطبیعی اساطیری است که در آن یک یا چند خدا تعریف شده است که همه شیطانی هستند یا ‌وسیله شیطان شناخته می‌‌شوند. خدا یا خدایان می‌‌توانند از انواع مختلفی از معبودها باشند، بعضی از آنها از ادیان بسیار قدیمی نشأت گرفته‌اند، انواع معمول شیطان پرستی خدایانشان را از ادیان قدیمی مصر باستان و بسیاری از الهه‌های باستانی بین‌النهرینی و بعضا از الهه‌های رومی و یونانی اقتباس کرده اند.

شیطان پرستی لاوایی ( فلسفی)
این شاخه از شیطان پرستی که امروزه مشهورترین و رایج ترین فرقه شیطان پرستی مدرن است، با چهرة «آنتوان لاوی» شناخته می‌‌شود. او با نوشتن انجیل شیطانی در سال 1965و تأسیس کلیسای شیطان در سال1966 خود را پاپ کلیسای شیطان معرفی کرد.

شیطان پرستی فلسفی معتقد است که موجودی به نام شیطان وجود عینی ندارد و شیطان تنها نماد امیال، آرزوها و لذت‌طلبی انسان است. در نظر شیطان پرستان فلسفى، محور و مرکزیت عالم هستى، خود انسان است،

بزرگترین آرزو و شرط رستگاری این نوع از شیطان پرستان برتری و ترفیع ایشان نسبت به دیگران است.

شیطان در نظر لاوی موجودی مثبت بوده، شیطان پرستان فلسفی عموماً خدایی برای پرستش قائل نیستند و به زندگی غیرمادی بعد از مرگ نیز عقیده‌ای ندارند.

در نظر شیطان پرستان فلسفى، هر شخص خدای خودش است. آنها با تکیه بر عقاید انسانی وابسته به دنیا، مطالب مربوط به فلسفه عقلانی را عبس می‌‌شمارند و به آن به دید ترس از مسائل ماوراء الطبیعی می‌‌‌نگرند.

نويسنده: hamid satan تاريخ: سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید این وب درمورده فرقه های شطان پرستی هستش که خودم یه کوچولو بعضی از افکارشونو قبول دارم البته یه کوچولو ها درضمن حتمت حتما حتما حتما حتما تو نظر سنجی شرکت کنید

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to devilish.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com